رئسای جمهور

"رئسای جمهور "

سئل الرضا عن حد التوکل، قال: لاتخافن احدا الا الله.

امام خمینی قدس سره: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشور شما آسیبی نرسد.

فراز و نشیب رئسای ‌جمهوری در دو کلمه.

به عبرت نظر کن که گردون چه کرد!

فریدون کجا رفت و قارون چه کرد!             جامی

کسی که شد چو قلم در زمان او دو زبان

نصیب اوست سیه رویی و نگونساری.            سلمان ساوجی

گرچه دارد شیوه های رنگ رنگ

من بجز عبرت نگیرم از فرنگ

ای به تقلیدش اسیر آزاد شو

دامن قرآن بگیر آزاد شو.                             اقبال لاهوری

امتیاز آدمی از گاو و خر

هم به فکر و عبرت آمد، ای پسر!                 شیخ بهایی

عبرت چیز خوبی است، از گذشته، از حکام جور، از بدیها، از افراد ذلیل پست و مقام، از خوبهای مخلص و خدمتگزار و...

برخی گمان می کنند در ریاست خود هرچه  میل و رغبت کردند می توانند انجام دهند، یا هر خواب و خیالی در سرشان بود یا از جاهایی القا شد وقت عملی ساختن آنهاست.

چند صباحی دلخوش هوراها و کف زدن های دور و نزدیک میشوند و فریفته جاه و مقام.

بعد از مدتی نوبت شان که رفت دست از پا درازتر منتظر حکمی میشوند که شاید در اغماض آن مرد الهی بجمع مصلحت نظام پیوست شوند و گاه گاهی دوربین سیما نشانشان بدهد که یعنی هنوز کاره ای هستند و زنده، هنوز حضرت عزرائیل در استخر یا کاخ یا در جزایر اختصاصی بسراغشان نرفته است، و زمان هر یک چه زود سپری می شد!! بقولی چه زود دیر شد و نوبت دیگری،

و دوباره همان آش و همان کاسه!!

نه هشدارها کارساز،

 و نه عبرتی درفرود و فراز.

هر کس اسب در مسیر دلخواه میتازد و فراموش میکند که نقاش ازل ترسیمی کرده و فرمانی سراسر حکیمانه رانده و زمامداران را بعدل و انصاف فرا خوانده!!

گویا جاه و منصب اول گسستن از خداست، بعد دل بستن و ارتباط با کدخدا!

آنهمه آیات روشن و روایات متقن در استقامت و یاری الهی و اخلاص در عمل و تقوا فراموش و همت برخی حضرات میشود راضی کردن بیگانه های سیری ناپذیر بد عهد و دشمن دین و عقل و هوش!!

و شگفت آنکه در سه دولت رفسنجانی، خاتمی و روحانی که هر سه عمامه بسر و حوزوی و درس دین خوانده بودند حرص و ولع این ارتباط و آن گسست بیشتر از دیگر دولتها بوده، یاللعجب، یاللعجب.

قال الصادق و قال الباقر که نباید نتیجه اش این بشود!!

 این تربیت دین نیست. این روش انبیا و اولیای اهل یقین نبوده،

اتفاقی افتاده، و حتما اتفاقی افتاده.

 خمینی هم گفت برای پنجاه، شصت سال دیگر برایتان حتی مرجع تقلید درست می کنند! طبق فرمول نظام سلطه، فتوا میدهد، حکم میکند، درس دین میدهد،  روضه هم میخواند، واحیانا قمه هم توی سر پوکش خودش میزند.

ناگزیر جای دیگر دنبال علت و اساس این تغییر مزاج باشید،

 مثلا رفاه وروحیه کاخ نشینی حضرات،

 و اختلاط چندین ساله دونفر از آقایان با اروپایی ها و هم نمک شدن با شهروندان آلمانی و لندنی آنهم از نوع جاسوسان خیلی زرنگش،  آقایان هم بخاطر تحصیل و نماز جماعت و تبلیغ مثلا اونجا تشریف بردندی!!

یادم نمی رود همین علی مطهری گفت: وقتی آقای خاتمی با پدرم شهید مطهری مشورت کرد برای اعزام بآلمان پدرم مخالفت و ایشان را نهی کردند، بعد آقای خاتمی بدون خدا حافظی با پدرم رفتند، شهید بسیار ناراحت شدند و نفرین کردند محرکان اعزام ایشان را.

لابد می دیدند ظرفیت ندارد و زرق و برقها او را غربزده میکند و شیفته ی ظاهر.

 پدر ایشان امام جمعه یزد گفته بودند چرا این ممدی را وزیر ارشاد گذاشتید؟

ممدی اروپایی ها را از من و ننه اش بیشتر دوست داره!!

بالاخره پدره و بهتر میدونه دیگه.

خب لازمه گسست از خدا و پیوند با اروپا ناچارا مخفی کاری و بسیار محرمانه ماندن ارتباطات، دیدارها، سخنان و امضاء قرار دادهاست.

و هرچه پیوندها و قراردادها ذلت بارتر و زشت تر محرمانه تر و مخفی تر.

انگار یادشان رفته روی منبر میگفتند:

وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون.

 105 سوره توبه

اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بصیر.

40 سوره فصلت.

۱۲یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللّهِ ما لا یَضُرُّهُ وَ ما لا یَنْفَعُهُ ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِید. سوره حج

یادشان رفته امام خمینی گفت: عالم محضر. خداست در محضر خدا معصیت نکنید!!؟

یادشان رفته در چه حکومتی زندگی میکردند هیچ محلی از اعتبار هم نداشتند، واگر نبود همت خمینی بزرگ و جهاد امت شهید پرور هنوز در منجلاب طاغوت دست و پا می زدند و میزدیم...

راستی آیه 7 و8 سوره زلزال را،

فقط برای ما می گفتید؟!!

فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرّاً یَرَه.

۱۷یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ

۱۸وَ لاتُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنّاسِ وَ لاتَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ کُلَّ مُخْتال فَخُور

۱۹وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِیر. سوره لقمان

۱٠۳قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاْ َخْسَرِینَ أَعْمالاً

۱٠۴الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعا.

کسی از حضرت امام خمینی پرسیده بود آیا پشت جلد این قرآن چیز دیگری نوشته که ما مردم خبر نداریم؟؟

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس

توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند

گوییا باور نمی‌دارند روز داوری

کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند

یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان

کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند.

اینو که دیگه من نگفتم حافظ داره میپرسه؟

 برویم سراغ مختصراحوال رؤسای جمهور:

اول، حضرت آقای بنی صدر،

 با آنهمه ادعا، خودستایی و فریفتگی واقعی وغربزدگی و عمری حسرت و ناکامی،

خود را، نه او را، زنانه آراستند و فراری دادند!!

واو ماند با پرونده ای لبریز از خیانت وگناه و تا ابد بدبخت و روسیاه.

دوم، حضرت شهید آقای محمد علی رجائی،

که بآرزویش رسید و در خون خویش غوطه‌ور شد و خدا میدید و مردم هم شاهد،

او میخواست که در خدمت، بندگی و رزمندگی کند و دولتش خداشناس باشد، دشمن در لباس منافقین بمکر و حیله دفتر کارشان را منفجر و او با رفیق مخلص و باهنرش باشهادت بسوی خدا رفتند و رسیدند بمقصد، انشاءالله.

سوم و چهارم، حضرت آقای سید علی حسینی خامنه‌ای مد ظله العالی،

برادر، خدمتگذار، امین امام و مردی که در تعبیر منحصر بفرد امام خمینی قدس سره:

 در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.

وتاریخ آن دوره که دهه شصت میخوانندش بسیار سخت و طاقت فرسا با یارانی بظاهر یار و بیشتر مانع و خوار،

اما بحران بزرگ کشور، جنگ تحمیلی و منافقین،  عربده کشی همه ی استکبار،

 کارشکنی های زیرکانه ی برخی مسولان ریاکار، وضع تحریمها و رنج و مشقت مردم مستضعف و...

همه عواملی بود برای سکوت و مدارا بویژه  با تاکید و سفارشات حضرت امام قدس سره.

آری گذشت اما مثنوی هفتاد من میخواهد و شرح و تفسیری بسیار دقیق از آن فراز و نشیب ها و نامردمی ها. ولی با سینه ی فراخ و سعه ی صدری که از ایشان سراغ داریم گمان نکنم چیزی از ناجوانمردی مثلا دوستان بگویند و جز باخدای کریم راز نگویند.

اما دیگران چه، آنها که میدانند چرا ساکت و خاموشند؟!! برخی که عمدا خفه خون گرفته واز دایره عدل و انصاف فراریند.

پنجم و ششم، حضرت آقای رفسنجانی،

 که توسط جناب عزرائیل و در استخر بهنگام لذت آب تنی بآن دنیا برده شدند.

 مصمم و درخواب و خیال و آرزوهای... ،

حتی یک هفته قبل از اعزام بآن دنیا بآقایانی گفته بود قلب من مثل یک جوان 18 ساله کار میکند!!

 نقشه هایی بس بزرگ برای آینده خود مهندسی کرده بود، شنیدنی!!

 ولی خداوند نپسندید و تغییر داد قضا را.

حالا در آنسرا و در محضر خدای متعال باید پاسخ ریز و درشت کارها، سخن ها، تصمیم ها و حمایت ها و اقدامات پیدا و پنهان خود را بدهد،

وآنگاه به امر الهی دهان راقفل میکنند و دست ها سخن میگویند و پاها شهادت میدهند که حضرت آقا چه کرده است.

این قفل هم از آن قفلهایی است که هیچ کلیدی او را نمی گشاید، حتی کلید بی خاصیت بعضی دولت ها.

هفتم و هشتم، حضرت آقای خاتمی،

 که فعلا در خواب و خیال و سراب بجا مانده آن هشت سال ریاست سماق می مکند و در اوهام گفتگوی آفتابه های عتیقه، تمدن میسازند و با نامحرمان بلغور می بافند!

وکرد آنچه که نه لایق این لباس بود و نه لایق کویر نشینان صبور و مهربان یزد، و چه زشت بود بیراهه ها و کجراهه های فرهنگی و فرار از ارزش ها و شاد کردن بیگانه ها واضافه کنید خشکاندن کشتزارهای کشاورزی استان اصفهان و بردن آب این دیار و خشکاندن زاینده رود و...

نهم و دهم، حضرت آقای احمدی نژاد،

که چند قدم بخدا نزدیک و بکام مردم شیرین آمد و هزار قدم شور شد و دور و تلخ ریخت و پاش کرد و هنوز در یک و دوی خر فلسفه مراد نه مشایی و در بقا نه اشراقی است.

حرف هایی میزند و فردا زیرش میزند،

 بساز چه کسی میرقصد خودش هم نمیداند، زیرکی دارد اما قافیه را گم کرده، باید کسی گوشش رابگیرد و براه بیاورد.انشالله

من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش

که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی

چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی

وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی             حضرت حافظ

(در این مختصر از ناکام های ریاست جمهوری چه خواب رفته ها و نرفته ها یاد نمی شود چراکه هرکه خوابست قسمتش بآبست، اصلا چرا خوابیدی؟! رئیس جمهور که خواب نداره، ضرب المثل درستی است، فکر کنم، انشاءالله)

و یازدهم و دوازدهم، حضرت آقای روحانی،

کلید دار بزرگ در تقلید همه نوع تبلیغات رنگ برنگ از اروپا بویژه انگلیس و فرانسه تا آمریکای جنایت پیشه، البته با کمی تغییر از اصول چاپ و کپی رایت و کلیشه.

 او هم لباسش روحانی است و هم سالیانی است نام خانوادگی اش از فریدون به روحانی تغییر یافته است.

چرا؟ من نمیدانم از خودش بپرسید، تازه نام خانوادگی پسرش یه چیز دیگه است، برادرش هم یچیز دیگه.

خیلی شولاته نه؟

 یکی باید پاسخ گو باشه.

این آقا در پنهان کاری بخیال خودش استاده، اما چنین نیست، و بار کج بمنزل نمیرسه.

ان ربک لبالمرصاد.

ادامه دارد...

کاکانور 96